جدول جو
جدول جو

معنی ابن سبیل - جستجوی لغت در جدول جو

ابن سبیل
رهگذر، راهزاد، کنایه از بی پول در راه مانده هم گفته میشود
تصویری از ابن سبیل
تصویر ابن سبیل
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

باج بروت پول زور با زور و قلدری و بناحق پول و وجه یا جنس و امثال آن از کسی گرفتن و آن غالبا با (گرفتن) و (دادن) استعمال شود: فلان نه باج سبیل می گیرد و نه باج سبیل میدهد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از باج سبیل
تصویر باج سبیل
کنایه از آنچه مردم قلدر و زورگو به زور و جبر از کسی بگیرند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ابن السبیل
تصویر ابن السبیل
((اِ بْ نُ سْ سَ))
راه نشین، مسافر تهیدست
فرهنگ فارسی معین
((جِ س ِ))
با زور و قلدری و به ناحق پول و وجه یا جنس و امثال آن از کسی گرفتن و آن غالباً با «گرفتن» و «دادن» استعمال شود
فرهنگ فارسی معین
مسافری که در شهر خود بضاعت و سر و سامان دارد اما در سفر بی چیز و تهی دست مانده و توانایی بازگشت به شهر خود ندارد و مستحق زکات است، درراه مانده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بر سبیل
تصویر بر سبیل
از راه برطریق برمنوال بروجه. توضیح لازم الاضافه است
فرهنگ لغت هوشیار